نوشته هایم را باید بگذارم زیر آفتاب کمی رنگش عوض شود...
چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۳۲ ق.ظ
نوشته هایم رنگشان زیبا نیست .معلوم است چرا؟ از کوزه همان برون تراود که در اوست.
فکر می کنم روزهایی رسیده است که زمان سرعتش بیش از اندازه همیشه است .من ترسیده ام . کی ؟چه وقت؟ و همه این زمان های پرسیده شده دارد مرا می ترساند.همان که می توان گفت نشان از غرق شدنم درون طوفان های زمان است . من به جزیره ای دور افتاده پرتاب شده ام . گم شده ام .
گفته ای بخوان تا اجابتت کنم . کمکی ، راهی ،نشانی،هر آنچه فکر میکنی صلاح من است .؟
دارد تمام می شود. لطفت نه ولی زمانی هم هست که محدود است.
آفتاب پر لطفت را بفرست و نگاهی و آهی بده...
- ۹۵/۰۲/۰۱